عدالت به مثابه گسترش رفاه اجتماعی و توزیع عادلانه ثروت
از نیازهای مهم و جدی هر انسان و هر جامعه ای نیاز به رفاه و معیشت مناسب است. نیازهایی همانند نیاز به خوراک و پوشاک و مسکن از جمله نیازهای اساسی است که پس از تامین انها زمینه برای دیگر فعالیتهای انسان نظیر فعالیتهای فکری و علمی و خودسازی روحی و معنوی فراهم می شود.از وظایف قطعی هر حکومتی تامین رفاه در سطح عموم و رسیدگی و سر و سامان دادن به اوضاع معیشتی مردم است.تا افراد جامعه بخاطر نیازهای معیشتی دچار اضطراب و نگرانی نباشند و احساس ضعف و بدبختی نکنند و احیانا بر اثر ضعف قوای جسمی به ضعف قوای روحی مبتلا نشده به ورطه فساد و تباهی نیفتند.
امام علی در نامه به مالک اشتر می فرماید:در پیشگاه خدا همه اقشار در راحتی و گشایش اند.و همه اقشار را بر زمامدار حقی است برابر تا وضع انها را سامان دهد و زمامدار مسلمان نمی تواند از زیر بار وظیفه ای که در این خصوص خداوند بر دوش او نهاده است به شایستگی بیرون بیاید جز با تلاش و کمک گرفتن از خدا و اماده کردن خود بر پای بندی به حق و صبر در تمام موارد.چه سبک باشد و چه سنگین...
امام علی در حیطه حکومت خویش حداقل نیاز معیشتی مردم را تامین کرده و در فقرزدائی و رفع نیازهای اولیه معیشتی در ان زمان گامهای جدی برداشته بود چنانچه خود امام می فرماید:
ما اصبح بالکوفه احد الا ناعما.ان ادناهم منزله لیاکل البر و یجلس فی الظل و یشرب من ما الفرات(بحارالانوارج40ص327)
اکنون در کوفه-پایتخت حکومت علی ع- کسی نیست که در رفاه به سر نبرد.حتی پایین ترین افراد از نان گندم می خورند و سرپناه(مسکن)دارند و از اب فرات می آشامند.
اینک به اصولی که از نظر اقتصادی در نهج البلاغه عمدتا در نامه 53 نهج البلاغه خطاب به مالک اشتر، آمده است اشاره ای می کنیم:
رسیدگی به امور معیشتی و رفاهی کارکنان دولت
سپس در امور کارمندانت بیندیش...سپس روزی فراوان بر انان ارزانی دار که با گرفتن حقوق کافی در اصلاح خود بیشتر می کوشند و با بی نیازی دست به اموال بیت المال نمی زنند و اتمام حجتی است بر انان اگر فرمانت را نپذیرند یا در امانت تو خیانت کنند
رعایت حقوق محرومان در تعیین بودجه
سپس خدا را!خدا را!در خصوص طبقات پایین و محروم جامعه که هیچ چاره ای ندارند.و عبارتند از:زمین گیران و نیازمندان و گرفتاران و دردمندان.همانا در این طبقه محروم گروهی خویشتنداری کرده و گروهی به گدایی دست نیاز بر می دارند.پس برای خدا پاسدار حقی باش که خداوند در این طبقه معین فرموده است:بخشی از بیت المال.و بخشی از غله های زمین های غنیمتی اسلام را در هر شهری به طبقات پایین اختصاص ده.زیرا برای دورترین مسلمانان همانند نزدیک ترین انان سهمی مساوی وجود دارد و تو مسئول رعایت ان می باشی.مبادا سرمستی حکومت تو را از رسیدگی به انان بازدارد که هرگز انجام کارهای فراوان و مهم عذری برای ترک مسئولیتهای کوچک تر نخواهد بود.همواره در فکر مشکلات انان باش و از انان روی برمگردان.به ویژه امور کسانی را از انان بیشتر رسیدگی کن که از کوچکی به چشم نمی ایند و دیگران انان را کوچک می شمارند و کمتر به تو دسترسی دارند.برای این گروه از افراد مورد اطمینان خود که خداترس و فروتنند فردی را انتخاب کن.تا پیرامونشان تحقیق و مسائل انان را به تو گزارش کنند.سپس در رفع مشکلاتشان بگونه ای عمل کن که در پیشگاه خدا عذری داشته باشی.زیرا این گروه از رعیت بیشتر از دیگران به عدالت نیازمندند.و حق انان را بگونه ای بپرداز که در نزد خدا معذور باشی.از یتیمان خردسال و پیران سالخورده که راه چاره ای ندارند و دست نیاز بر نمی دارند پیوسته دلجوئی کن که مسئولیتی سنگین به دوش زمامداران است.
عمران و ابادانی کشور
و سزاوار است که بیشتر از گرداوری خراج و مالیات به کارهای عمرانی بیندیشی.زیرا خراج جز از راه عمران و آبادکردن به دست نمی اید و هرکس بدون عمران وآبادکردن خراج بگیرد کشور را ویران و ملت را نابود می کند و فرمانروائیش چندان نمی پاید...تا بخواهی آبادانی زمین توسعه پذیر است و تنها زمینه ساز ویرانی زمین ورشکستگی کارگران و کشاورزان است که یگانه علت ان در آزمندی نفسانی زمامداران به مال اندوزی و بدگمانی شان به پایداری و بهره گیری ناچیزشان از عبرتها خلاصه می شود.
جلوگیری از سودجویی(رانت خواری)نزدیکان حکومت
وانگهی زمامداران را خواص و نزدیکانی است که در وجودشان خصلتهایی چون خودکامگی و چپاولگری و نامردی در روابط اقتصادی با دیگران وجود دارد.پس بر توست که اسباب چنین بروز خصلتهایی را ریشه کن نمایی.هیچ گاه به هیچ یک از حاشیه نشینان و نزدیکانت زمین مبخش و هرگز اجازه مده که بر تو در احداث کشتزاری طمع کنند که کشاورزان مجاورش در سهم آب با کاری که همگان به یاری یکدیگر انجام داده اند زیان ببینند.یا این که هزینه کشتزار اینان بر انان تحمیل شود که در این صورت در عیش و نوششان بهره ای نخواهی برد اما ننگ کردار بدشان در دنیا و اخرت بر شخص تو خواهد بود.
ایجاد امنیت اقتصادی
سپس سفارش مرا به بازرگانان و صاحبان صنایع بپذیر و انها را به نیکوکاری سفارش کن.بازرگانانی که در شهر ساکنند یا انان که همواره در سیر و کوچ کردن می باشند و بازرگانانی که با نیروی جسمانی کار می کنند چراکه منابع اصلی منفعت و پدید اورندگان وسایل زندگی و اسایش و اورندگان وسایل زندگی از نقاط دوردست و دشوار می باشند.از بیابانها و دریاها و دشتها و کوهستانها و جاهای سختی که مردم در ان اجتماع نمی کنند یا برای رفتن به انجاها شجاعت ندارند.بازرگانان و صنعت گران مردمی ارامند و از ستیزه جویی انان ترسی نخواهی داشت.مردمی اشتی طلبند که فتنه انگیزی ندارند.در کار انها بیندیش!چه در شهری باشند که تو به سر می بری یا در شهرهای دیگر با توجه به انچه تذکر دادم.
دستورالعمل امام به ماموران جمع اوری مالیات
(نامه25)با ترس از خدایی که یکتاست و همتایی ندارد حرکت کن.در سر راه هیچ مسلمانی را نترسان یا با زور از زمین او مگذر.و افزون تر از حقوق الهی از او مگیر.هرگاه به ابادی رسیدی در کنار آب فرود ای.وارد خانه کسی مشو.سپس با ارامش و وقار به سوی انان حرکت کن تا در میانشان قرار گیری.به انان سلام کن و در سلام و تعارف و ابراز مهربانی کوتاهی مکن.سپس می گویی:ای بندگان خدا.مرا ولی خدا و جانشین او به سوی شما فرستاده تا حق خدا را که در اموال شماست تحویل گیرم ایا در اموال شما حقی است که به نماینده او بپردازید؟اگر کسی گفت:نه دیگر به او مراجعه مکن.و اگر کسی گفت:اری همراهش برو بدون انکه اورا بترسانی یا تهدید کنی یا به کار مشکلی وادار سازی.هرچه از طلا و نقره به تو رساند بردار و اگر دارای گوسفند یا شتر بود بدون اجازه اش داخل مشو.که اکثر اموال از ان اوست.انگاه که داخل شدی مانند اشخاص سلطه گر و سختگیر رفتار مکن.حیوانی را رم مده و هراسان نکن.دامدار را مرنجان...
مقابله با احتکار و گرانفروشی
ای مالک!این را هم بدان که در میان بازرگانان کسانی هم هستند که تنگ نظر و بدمعامله و بخیل و احتکار کننده اند.که تنها با زورگویی به سود خود می اندیشند.و کالا را به هر قیمتی که می خواهند می فروشند.که این سودجوئی و گران فروشی برای همه افراد جامعه زیانبار و عیب بزرگی بر زمامدار است.پس از احتکار کالا جلوگیری کن که رسول خدا(ص)از ان جلوگیری می کرد.باید خرید و فروش در جامعه اسلامی به سادگی و با موازین عدالت انجام گیرد با نرخ هایی که بر فروشنده و خریدار زیانی نرساند.کسی که پس از منع تو احتکار کند او را کیفر ده تا عبرت دیگران شود اما در کیفر او افراط نکن.
توزیع عادلانه ثروت
(خطبه126)به امام گفتند که مردم به دنیا دل بسته اند.معاویه با هدایا و پولهای فراوان انها را جذب می کند شما هم از اموال عمومی به اشراف عرب و بزرگان قریش ببخش و از تقسیم مساوی بیت المال دست بردار تا به تو گرایش پیدا کنند.امام فرمود:ایا به من دستور می دهید برای پیروزی خود از جور و ستم درباره امت اسلامی که بر انها ولایت دارم استفاده کنم؟به خدا سوگند تا عمر دارم و تا شب و روز برقرار است و ستارگان از پی هم طلوع و غروب می کنند هرگز چنین کاری نخواهم کرد!اگر این اموال از ان خودم بود به گونه ای مساوی میان مردم تقسیم می کردم تا چه رسد به اینکه جزو اموال خداست.اگاه باشید!بخشیدن مال به انها که استحقاق ندارند زیاده روی و اسراف است.ممکن است در دنیا مقام بخشنده ان را بالا ببرد اما در اخرت پست خواهد کرد.در میان مردم ممکن است گرامی اش بدارند اما در پیشگاه خدا خوار و ذلیل است.کسی مالش را در راهی که خدا اجازه نفرمود مصرف نکرد و به غیر اهل ان نپرداخت جز انکه خدا او را از سپاس انان محروم فرمود و دوستی انها را متوجه دیگری ساخت.پس اگر روزی بلغزد و محتاج کمک انان گردد بدترین رفیق و سرزنش کننده ترین دوست خواهد بود
توجه به کار و حقوق کارگر
در وسایل الشیعه ج11ص49 امده است:پیرمردی نابینا در خیابان بود و از مردم گدایی می کرد.امیرالمومنین اورا دید و فرمود:این گدایی یعنی چه؟بعضی از مردم گفتند:یا امیرالمومنین!این پیرمردی است مسیحی!امام فرمود:این مرد را در جوانی به کار گرفتید یعنی جوانی اش را برایتان کار کرد.اکنون که پیر و ناتوان شده است از معاش محرومش کرده اید؟انفقوا علیه من بیت المال...معاش او را از بیت المال بپردازید...
این نشانه ای از توجه امام علی به حقوق کارگر در1400سال پیش است.در کتاب عدالت و قضا در اسلام صفحه 77 امده است:
از منطقه فرمانداری قرظه ابن کعب گروهی خدمت امام علی رسیدند و گفتند:در سرزمین ما رودخانه بزرگی بود که در طول زمان نابود شد و اکنون پر از شن و ماسه و لایه هاست.اگر لایروبی و بازسازی شود کشاورزی ما رونق می گیرد.از حضرت امیر خواستند مردم ان سامان را به کار اجباری وادار کند تا همه مردم ان سرزمین ان رودخانه را به حال اول برگردانند.امام با پیشنهاد لایروبی رودخانه موافقت فرمود اما بیگاری از مردم را نپذیرفت.و طی نامه ای از فرماندار ان منطقه خواست تا رودخانه را احیا کند اما کسی را به کار اجباری وادار نسازد.از مردم بیگاری نکشد بلکه هر کس علاقه دارد با اختیار خود در کار کمک کند.هر کس دوست دارد کار کند و مزد مناسب بگیرد.و البته پس از احیا رودخانه کسانی که سهم بیشتری دارند که در احیا رودخانه کار و تلاش بیشتری کردند.
در این دستورالعمل دو اصل اساسی نهفته است:اول حق ازادی کار و عدم اجبار مردم به کاری.دوم اختصاص منافع حاصل از کار به انانکه کار و تلاش می نمایند