فرقه گرایی
فرقه گرایی چه چیزی هست؟
فرقه گرایی آن است که کسی مدعی شود اندیشه من و یا فرقه من صحیح مطلق است و اندیشه دیگران یا فرقه دیگران ناصحیح مطلق است و کل فرقه یا فرقه های دیگر را در یک کاسه گذاشته و همه آن(ها) و یا پیروان آن(ها) را مردود اعلام کند.
چنین بحثهایی مصداق فرقه گرایی است و در انجمن مسلمانان نوگرا ممنوع است.
مثلا اگر کسی همه شیعیان یا اهل سنت یا صوفیها یا عرفا یا سلفیها و یا ایرانیها، عربها، کردها و امثال آنها را در یک کاسه قرار دهد و یکباره آنها و یا اندیشه همه افراد پیرو آن گروه و دسته یا قومیت را مردود اعلام کند، مصداق فرقه گرایی است.
همچنین اگر کسی دیگر فرق را یکباره و کلا محکوم می کند، ولو اگر رسما مدعی است، به هیچ فرقه ای تعلق ندارد، باز در واقع دارد مذهب و روش جدیدی ارائه می کند، وبه نوعی به مذهب و روش خود دلخوش و مذهب و روش دیگران را ناصحیح می داند! و این همچنان مصداق فرقه گرایی است.
فرقه گرایی چه چیزی نیست؟
اینکه کسی مدعی باشد که به یک گروه و دسته و مذهب تعلق دارد مصداق فرقه گرایی نیست، همچنین حتی افتخار کردن به پیروی از یک گروه و دسته و مذهب، تا مادامی که منجر به بسته شدن گوش در مقابل اندیشه های دیگر گروهها و دسته ها و مذاهب و ادیان نشده باشد، مصداق فرقه گرایی نیست.
بحث در مورد یک اعتقاد مرسوم در میان یک گروه و مذهب، خواه متعلق به تسنن، خواه متعلق به تشیع، خواه متعلق به هر گروه و مذهب دیگری، تا مادامی که منجر به نفی کل آن مذهب یا پیروان آن مذهب نشده باشد، فرقه گرایی نیست.
اما اگر کل تشیع یا کل تسنن یا کل یک مذهب مردود اعلام شود مصداق فرقه گرایی خواهد بود.
مثلا اگر گفته شود، تشیع باطل است، چون اعتقاد به رجعت دارد! این ناصحیح است! و چنین بحثی مصداق فرقه گرایی است. چون تمام یک مذهب را یکباره مردود دانسته است.
اما اگر در مورد همان بحث رجعت هر چه می خواهند بحث کنند، و آن را نفی کنند به هیچ وجه مصداق فرقه گرایی نیست.
دلایل مردود بودن فرقه گرایی:
دلیل مردود بودن فرقه گرایی از منظر قرآن
قرآن در سوره روم می فرماید:
وَ لَا تَكُونُواْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ(30:31)
مِنَ الَّذِينَ فَرَّقُواْ دِينَهُمْ وَ كَانُواْ شِيَعًا كلُُّ حِزْبِ بِمَا لَدَيهِمْ فَرِحُونَ(32)
و از مشركان مباشيد: (31)
از كسانى كه دين خود را قطعه قطعه كردند و فرقه فرقه شدند هر حزبى بدانچه پيش آنهاست دلخوش شدند. (32)
در این آیات به چند نکته اشاره شده است که وقتی توامان باشد مصداق شرک خواهد شد. یکی اینکه ارتباط اندیشه دینی با دیگران منقطع شود، یعنی کسی از غیر فرقه خود اندیشه دینی را نپذیرد، و دومی اینکه هر گروهی تنها به داشته دینی خود دلخوش باشد.
پس کسی که همه پیروان دیگر مذاهب را نفی می کند و کیش خود را حقیقت مطلق می داند و کیش دیگران را باطل مطلق می داند در واقع دچار کیش پرستی شده است و از این رو مشرک است و مصداق این آیه است.
یعنی معنی آیه این است که دلخوش به مذهب و گروه خود و منکر مذهب و گروه دیگران نباشید!
دلیل مردود بودن فرقه گرایی از منظر قواعد گفتگو
فرقه گرایی خلاف قواعد گفتگوست. وقتی شما همه پیروان یک گروه را مورد حمله قرار می دهید جایی برای گفتگو با پیروان آن گروه باقی نمی گذارید.
اگر شما از ابتدا روش دیگری را ناصحیح می دانید پس فقط برای این وارد بحث شده اید تا او را محکوم کنید!
در واقع وارد بحث نشده اید تا چیزی بیاموزید!
این نکته ایست که ناصحیح است و خلاف قواعد گفتگو است!
بله اگر همه ما وارد بحث شویم تا چیزی بیاموزیم، این روش صحیح گفتگو است، اما اگر به قصد اثبات خویش و انکار دیگران وارد بحث شدیم این دیگرگفتگو نیست بلکه مناظره است!
تفاوتهای گفتگو و مناظره در اینجا آمده است:
http://fa.sepehrmohamadi.com/?p=446
از دیگر سو برچسب زدن به طرف مقابل(به عنوان پیرو یک مذهب) یکی از موارد مخل قواعد گفتگو است. مثلا شخص حق ندارد دیگری را شیعه یا سنی بخواند و بعد به نقد آن بپردازد چرا که فرد را به جای یک موضع منطقی در یک موضع احساسی قرار می دهد تا هرطور که شده از مذهب خود دفاع کند، و این مخل یک رابطه گفتگوی سالم است. بر اساس قواعد گفتگو، هر کسی حق دارد که عقاید و مذهب و گروه خود را اظهار کند یا اظهار نکند و نباید به خاطر اظهار آن تحت فشار قرار گیرد.
دلیل مردود بودن فرقه گرایی از منظر منطق
فرد فرقه گرا دچار حداقل دو مغالطه می شود.
اول اینکه او نمی تواند بدون تعریف یک قرائت رسمی از آن مذهب به نقد آن بپردازد. لذا ناچار است اندیشه برخی از پیروان آن مذهب را به عنوان قرائت رسمی از آن مذهب معرفی کند. این مغالطه اول است چرا که دچار تعمیم شتاب زده شده است. و اندیشه یک فرد یا یک گروه از پیروان یک مذهب را به اندیشه همه پیروان آن مذهب تعمیم داده است و این ناصحیح است.
هر دین و مذهبی، قرائت های مختلفی دارد که نمی توان به سادگی اندیشه یک شخص یا یک گروه از پیروان آن مذهب را به همه آنان تعمیم داد.
مغالطه تعمیم شتابزده، ویکی پدیا
سپس فرد فرقه گرا آن قرائت خاص را مورد نقد قرار می دهد و مدعی می شود، کل آن مذهب و یا پیروان آن مذهب را مورد نقد قرار داده است. حال آنکه این هم مغالطه حمله به مرد پوشالین است چرا که از ابتدا ارائه یک قرائت رسمی از آن مذهب ناصحیح بوده است و هم اکنون هم نقد آن قرائت خاص به معنی نقد کل آن مذهب نمی تواند باشد: